آذرگان، جشن پاکی و راستی
آذرگان یکی از جشنهای کهن ایران باستان است که سوم آذرماه خورشیدی برابر با روز آذر از ماه آذر در گاهشمار زرتشتی، یعنی نهمین روز آن، برگزار میشود. برگزاری این جشن برای گرامیداشت آتش همچون یکی از عناصر سپند و چهارگانه (آب، باد، خاک و آتش) در آیین زرتشتی است که آخشیج نامیده میشوند. در ایران باستان، آتش نماد روشنایی، انرژی و گرما بود و همچون پرستشسو و میانجی برای نزدیکی با اهورامزدا گرامی داشته میشد.
ابوریحان بیرونی در صفحه ۲۵۶ ترجمهٔ آثارالباقیه دربارهٔ این روز میگوید: «… روز نهم آذر عیدی است که به مناسبت توافق دو نام آذرجشن میگویند و در این روز به افروختن آتش نیازمند میباشند و این روز جشن آتش است و بنام فرشتههای که به همهٔ آتشها موکل است نامیده شده، زرتشت امر کرده در این روز آتشکدهها را زیارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمایند …».
دانشمند آلمانی «شفتلویتز»(Sheftelwitz) در کتاب خود «آیین قدیم ایران و یهودیت» نوشتار بسیار مفیدی در اینباره دارد و نشان میدهد که چگونه همهی ملل جهان از هر نژاد آتش را میستایند و از متمدن ترین کشورها در اروپا تا وحشی ترین قبایل آفریقایی در ستودن این عنصر درخشان با یکدیگر شریک هستند.
مراسم آذرگان
در چنین روزی همه افراد در یک مکان به دور یکدیگر گرد آمده و به آتشکده میرفتند.
آنها پس از رفتن به آتشکده سعی داشتند با انجام فعالیتهایی همچون گردگیری، جارو کردن و نظافت هر نوع آلودگی و گرد و خاک را از آنجا زدوده و با زدن مشک و عنبر آنجا را خوشبو کنند. پس از آن به صورت گروهی به تسبیح و ستایش خدای بیهمتا پرداخته و دعای ویژه چنین روزی را با یکدیگر زمزمه میکردند.
از جمله ویژگیهای منحصر به فرد و قابل توجه جشنها و مراسمات ایران باستان چنین است که در آنها هم به شادمانی و سرور پرداخته و در عین حال به نیایش و تسبیح خدای یگانه نیز میپرداختند.
این موضوع به علت اعتقادات قلبی و رویکرد بالای عرفانی بوده که در انسانهای آن روزگار وجود داشته تا با اتکا به نیروی معنوی به قدرت مضاعفی دست یافته و خودشان را در مقابله با چالشها و مشکلات زندگی و همچنین فصل زمستان ارتقا دهند.
همچنین دعاخوانی و مناجات گروهی در آن زمان، موجب هماهنگی و تعامل بیشتر در بین انسانها شده تا آگاه باشند زمانیکه همگی به طور یکسان در برابر پروردگار یکتا حاضر هستند میتوانند با تکیه به یکدیگر و همدلی، ایام سرد زمستان را پشت سر بگذارند.
فلسفه آذرگان
نیاکان این سرزمین، ارزش و اهمیت بسیاری برای آتش بهعنوان یکی از عناصر چهارگانه حیات قائل بودند. آنان آتش را تجلی وجودی خداوند دانسته و در ستایش و تجلیل آن، به هر شیوه ممکن اقدام میکردند؛ چراکه روشنی و آتش و نور و خورشید، همگی از مظاهر رویش و بالندگی و حیات بود. مظهری که با قدرت خود، همه آثار شرارت و پلیدی و بیماری و زشتی و هرآنچه به اهریمن نسبت میدادند را نابود میکرد.
آذرگان، آذرجشن یا به تعبیر برخی منابع «آذرخش» از جشنهای دوازدهگانه سال محسوب میشود. ایرانیان هر زمان که نام روز و ماه برابر میشد را گرامی داشته و آن روز را جشن میگرفتند. بنابراین در سال ۱۲ جشن داشتند که به جشنهای ماهانه شهرت دارد.
از این رهگذر، روز نهم از ماه نهم یعنی آذر را که روز و ماه موافق میشد، آذرگان یا آدُرگان میگفتند. مردم در این روز به آتشکدهها رفته و پس از نیایش به درگاه اهورامزدا و جشن و شادی، اخگری از آتش مقدس را به نشانه تبرک با خود به خانه میآوردند و تا پایان فصل سرما از آن مراقبت میکردند تا خاموش نشود.